ما وردِ سحر بر سرِ میخانه نهادیم
اوقات دعا در ره جانانه نهادیم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
در خرقة صد عاقلِ زاهد زند آتش
این داغ كه ما بر دلِ دیوانه نهادیم
در دل ندهم ره پس از این مِهرِ بَتان را
مَهر لبِ او بر درِ این خانه نهادیم
آن بوسه كه زاهد ز پیاش داد به ما درس
از روی صفا بر لبِ جانانه نهادیم
حافظ (غزل)
;برگ سبز ۲۴۲
نظرات کاربران
با تشکر از ایحاد چنین گنجینه گرانبها و بینظیر،جهت در خور شخصیت برجسته و منحصر بفرد استاد محمدرضا شجریان به امید خدا سعی خواهید کرد نواقص سایت بزودی مرتفع شده و استفاده از آن بهینه و کاربردی تر شود. با سپاس فراوان از زحمات شما.
مرتضی احمدی
1401/06/04 13:57:58