غزل آواز شجریان:
همه شب راه دلم برخم گیسوی تو بود
آه از این راه که باریک تر از موی تو بود
رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت
که ره قافلۀ دیر و حرم سوی تو بود
زان شکستم به هم آیینۀ خود بینی را
که نگاهم همه در آینۀ روی تو بود
پیر پیمانه کشان شاهد من بود مدام
که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود
هیچ کس آب ز سرچشمه مقصود نخورد
مگر آن تشنه که جایش به لب جوی تو بود
شعر تصنیف با صدای سیما بینا:
دوش در آئینۀ مه نقش سیمای تو دیدم
ماه را روشن تر از هر شب ز رویای تو دیدم
پرتو مه نغمۀ جو رقص گلِ موسیقی شب
هرچه را دیدم نشاط آور ز سودای تو دیدم
ای سراپا لطف و رعنایی
اندر آن دنیای زیبایی
به هرجا دیده بستم
سرو بالای تو دیدم
روی زیبای تو دیدم
محو چشمان تو بودم
مست رویای تو بودم
واندر آن دنیای مستی
خویش را افتاده همچون سایه در پای تو دیدم
آمدم سرمست عشق و آرزو در کوی ات اما
جای خالی بود ای گل آنچه بر جای تو دیدم
گلهای رنگارنگ ۵۱۹
نظرات کاربران